|
توصيه روز |
|
|
:: بازار کامپيوتر :: |
|
|
:: نکته آموزشی :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
اتهام قتل در پرونده خواهر و برادر آدم ربا |
| | |
| این خواهر و برادر متهم هستند با ربودن کارگردان فصلی از آنها اخاذی می کردند. | خواهر و برادر فریبکار که با همدستی زن و مرد دیگری، چند کارگر فصلی را به بهانه نظافت خانه ربوده و از آنها زورگیری کرده بودند، با اقرار به قتل یکی از آنها محاکمه میشوند.
سال۹۵ مردی با مراجعه به اداره پلیس از چهار مرد و زن جوان به اتهام زورگیری شکایت کرد و گفت: «کارگر فصلی هستم و گاهی در میدانهای شهر تهران برای پیدا کردن کار میایستادم تا اینکه چند روز قبل یک خودروی پژو سواری در حاشیه میدان آزادی توقف کرد. از آن خودرو یک زن و مرد جوانی از ماشین پیاده شدند و به طرفم آمدند. آنها گفتند برای نظافت یک خانه ویلایی در شهرستان رباطکریم به کارگر نیاز دارند. این شد که قبول کردم و همراه آنها سوار خودرو شدم. در آن خودرو یک زن و مرد دیگری هم نشسته بودند. همراه آنها به طرف آدرس خانه مورد نظر رفتیم، اما بعد از طی مسافتی راننده تغییر مسیر داد. این شد که اعتراض کردم، اما آنها مرا تهدید کردند. آنجا بود که فهمیدم در تله آنها گرفتار شدم.»
کارگر جوان ادامه داد: «دو نفر از آنها دست و پایم را بستند سپس با تهدید و کتک شماره یکی از اعضای خانوادهام را برای گرفتن چند میلیون تومان پول گرفتند. هرچه به آنها اصرار کردم خانواده فقیری دارم و آنها پول زیادی ندارند قبول نکردند این شد که شماره را در اختیار آنها قرار دادم. آدمربایان وقتی با آن شماره تماس گرفتند در ازای آزادیام درخواست چند میلیون تومان پول کردند. سپس تهدید کردند، اگر این پول به حساب آنها واریز نشود اعضای بدنم را قطعهقطعه میکنند و برای آنها میفرستند. ساعتی بعد خانوادهام ۵میلیون تومان پول تهیه کردند و به حساب آنها واریز کردند.»
شاکی در آخر گفت: «بعد از واریز پول، زورگیران مقداری پول در جیب لباسم گذاشتند سپس مرا در بیابانهای اطراف رها کردند و گریختند.»
با طرح این شکایت تحقیقات برای شناسایی مردان و زنان آدمربا و زورگیر ادامه داشت تا اینکه با طرح شکایتهای مشابه در حالیکه تعداد شاکیان به سه نفر رسیده بود، مأموران با ثبت مشخصات خودروی متهمان و رصد دوربینهای مداربسته توانستند دو نفر از متهمان به نامهای ماهان و نیلوفر را که خواهر و برادر بودند شناسایی و بازداشت کنند.
مرگ یکی از طعمه ها
دو متهم به جرمشان با همدستی دو نفر دیگر به نامهای سپهر و مهناز اعتراف کردند تا اینکه در روند بازجوییها هر چهار متهم به قتل یکی از طعمههایشان اقرار کردند و یکی از آنها در شرح ماجرا گفت: «یکی از این طعمهها کارگر جوانی بود که بعد از انجام نقشه به زور شماره تلفن خانوادهاش را گرفتیم. سپس دست و پایش را بستیم و او را داخل صندوق عقب ماشین انداختیم. نمیدانستیم بیماری دارد یا نه تا اینکه بعد از تماس با خانوادهاش و تهدید آنها مبلغی پول به حسابمان واریز شد. بعد از پرداخت پول، کارگر جوان را در حالیکه دست و پایش بسته بود از صندوق عقب خودرو بیرون آوردیم و او را در بیابانهای اطراف رها کردیم. در راه برگشت بود که یکی از همدستانم گفت فکر کنم آن مرد جوان فوت کرده بود، چون بدنش خیلی سرد شده بود و هیچ عکسالعملی نداشت.»
متهم ادامه داد: «وقتی کارگر جوان را داخل صندوق عقب گذاشتیم از اوضاع جسمی او اطلاعی نداشتیم و نمیدانستیم بیماری دارد یا نه. به همین خاطر ساعتها او را داخل صندوق نگه داشتیم.»
با ثبت این توضیحات و کشف جسد کارگر جوان، پرونده بعد از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا بعد از تعیین شعبه در نوبت رسیدگی هر چهار متهم محاکمه شوند. | | | | | | |
|
|
تحليل |
|
|
:: اقتصادی :: |
|
|
:: فناوری اطلاعات :: |
|
|
:: روی خط جوانی :: |
|
|
:: ورزش :: |
|
|
:: فرهنگ و هنر :: |
|
|
:: حوادث :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|