دادستان عمومی و انقلاب بهارستان از قتل مادر و کودک یک ساله توسط افراد ناشناس در این شهرستان خبر داد و گفت: هنوز سرنخی از جزئیات این ماجرای هولناک بهدست نیامده است.
خانم هایی که در سالن تطهیر بودند، با دیدن من تعجب کردند. یکی از خانم ها با صدای بلند گفت این دختربچه را کی آورده اینجا؟ گفتم:خودم آمدم؛ داوطلبانه! نگاهی کرد و گفت هم سن و سال های تو هنوز از تاریکی می ترسند، تو آمدی غسالخانه ؟ می خواهیم مرده را غسل بدهیم، بیمار کرونایی بوده ها! پدر و مادرت مخالف نیستند؟ گفتم با پیشنهاد پدرم، دعای خیر مادرم و بدرقه با قرآن آمدم.
من و همسر دومم معتاد بودیم ولی روزگار خوبی نداشتیم. او همواره مرا کتک می زد و از خانه بیرون می کرد تا جایی که دیگر همه همسایگان مرا بدون حجاب دیده بودند! از سوی دیگر هم پدرم مرا در خانه اش نمی پذیرفت و مدعی بود که باید با همسرم زندگی کنم ولی کارد به استخوانم رسید از این همه فشار در زندگی وخسته شدم تا این که او را کشتم و جسد و خانه اش را به آتش کشیدم...
با پیشنهاد احسان تصمیم به قتل او گرفتم تا این که نیمه های شب احسان و یکی از بستگانش وارد خانه ام شدند و همسرم را با ضربات آجر و چاقو در حالی به قتل رساندند که دختر چهار ساله ام از خواب بیدار شده بود و ...
عباس و زینب به آتلیه عکاسی رفتند تا برای یادگاری هم که شده چند تا عکس با لباس عروس و داماد داشته باشند، غافل از اینکه عکاس و فیلمبردار مراسم کوچک عروسیشان مبتلا به کرونا است.
وقتی موضوع ارتباط خواهرم با مرد غریبه را متوجه شدم به خانهاش رفتم. او گفت زندگیاش به هیچکس ارتباطی ندارد. من هم خواستم جلوی دهانش را بگیرم که خفه شد.
روابط پنهانی ما آغاز شد و چند روز بعد هم به دیدارهای مخفیانه در مکان های خلوت کشید. در یکی از همین ملاقات های پنهانی، «آرتین» مشروبات الکلی به من تعارف کرد و بعد ازآن هم طعمه هوس های شیطانی او شدم.
زن جوان که با همدستی یک مرد شوهر خود را به قتل رسانده و جسدش را در حیاط خانه ویلایی خود در بومهن دفن کرده بودند صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.