|
توصيه روز |
|
|
:: بازار کامپيوتر :: |
|
|
:: نکته آموزشی :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
قتــل همکار قدیمی با 30 قرص دیازپام |
| | |
| همکار کینه جو که برای انتقام، راننده آژانس را با ۳۰ قرص دیازپام به قتل رسانده بود، با رضایت اولیای دم از جنبه عمومیجرم محاکمه شد. | هموطن آنلاین _اردیبهشت ماه سال ۸۸ پیکر نیمه جان مرد ۶۰ سالهای که در جاده آبعلی رها شده بود از سوی فردی به بیمارستانی در شرق تهران منتقل شد اما تلاش پزشکان برای نجات جان وی موثر واقع نشد و سرانجام مرد ناشناس جان باخت.
بدین ترتیب موضوع از سوی مسئولان بیمارستان به پلیس اطلاع داده شد. پزشکان در نخستین بررسیها دریافتند مرد ناشناس به بیماری قلبی مبتلا بوده و فرضیه مرگ بر اثر ایست قلبی قوت گرفت. کارآگاهان پلیس موضوع را به بازپرس ویژه قتل خبر دادند و جسد مرد ناشناس نیز با دستور قضایی برای شناسایی هویت وی و علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد.
تحقیقات در این باره ادامه داشت تا اینکه خانواده مردی به نام رحمت ۶۰ ساله با مراجعه به شعبه دوم دادیاری دادسرای جنایی ناپدید شدن او را اطلاع دادند. یکی از فرزندان رحمت گفت: پدرم با خودرویش در آژانس کار میکرد صبح پنجم اردیبهشت ازخانه خارج شد و دیگر بازنگشت.
پرونده در ادامه در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفت و در نخستین مرحله از تحقیقات خانواده رحمت با مشاهده عکس جسد مرد ناشناس در پزشکی قانونی او را شناسایی کردند. اما در ادامه رسیدگی پرونده مشخص شد خودروی رحمت به سرقت رفته است بنابراین با مراجعه به شعبه دوم دادیاری دادسرای جنایی با تسلیم شکایتی خواهان رسیدگی به موضوع سرقت خودرو و مرگ مشکوک پدرشان شدند.
در حالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت، کارآگاهان با در دست داشتن مشخصات خودروی سرقتی آن را در یکی از خیابانها توقیف و رانندهاش را دستگیر کردند. حسین در بازجوییها گفت: خودرو متعلق به پسرم محسن است و آن را از زنی به نام «آناهیتا» خریده است. محسن پس از بازداشت، تحت بازجوییهای پلیسی قرار گرفت.
اما وی با تناقض گویی قصد مخفی کردن حقیقت را داشت تا اینکه لب به اعتراف گشود و گفت: یک سال قبل همراه رحمت – مقتول – در یک آژانس کار میکردم اما بر سر موضوعی با او اختلاف پیدا کرده و محل کارم را ترک کردم. پس از مدتی تصمیم به انتقامجویی گرفتم یک روز به بهانه گفتوگو و رفع اختلافها به سراغش رفتم. در حالی که سوار خودرو بودیم از او خواستم مقابل یک آبمیوه فروشی بایستد. سپس دو لیوان آبمیوه خریدم و در یک فرصت مناسب ۳۰ قرص دیازپام را که از قبل آماده کرده بودم داخل لیوانش ریختم. پس از نوشیدن آبمیوه کم کم حالش بد شد و قادر به رانندگی نبود. ناگهان با یک خودروی پیکان برخورد کرد. به راننده گفتم وی پدرم است و حالش خوب نیست بعد به بهانه اینکه باید او را به بیمارستان برسانم پشت فرمان نشسته و به سمت جاده آبعلی حرکت کردم وقتی به آنجا رسیدم او را نیمه جان کنار جاده رها کردم و ماشین را دزدیدم، اما قصد کشتن او را نداشتم.
در حالی که پرونده در دادسرا در حال رسیدگی بود اولیای دم با مراجعه به دادگاه رضایت خود را اعلام کردند. با رضایت اولیای دم پرونده برای رسیدگی از جنبه عمومیجرم به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز متهم در دادگاه کیفری و به ریاست قاضی اصغرزاده پای میز محاکمه قرار گرفت. در ابتدای جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست برای متهم از جنبه عمومیجرم درخواست مجازات کرد.
سپس محسن در جایگاه ایستاد و در دفاع از خود گفت: قبول دارم که کار احمقانهای انجام دادم اما قصد کشتن مقتول را نداشتم. من با او اختلافاتی داشتم که برای حل آن کار اشتباهی را انجام دادم. بیش از ۴ سال است که در زندان هستم و خانواده برای جلب رضایت اولیای دم خیلی تلاش کردند.
حالا که اولیای دم مرا بخشیدهاند از دادگاه هم میخواهم مرا ببخشد. پس از آخرین دفاعیات متهم قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شورشدند. | | | | | | |
|
|
تحليل |
|
|
:: اقتصادی :: |
|
|
:: فناوری اطلاعات :: |
|
|
:: روی خط جوانی :: |
|
|
:: ورزش :: |
|
|
:: فرهنگ و هنر :: |
|
|
:: حوادث :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|