يكشنبه 9 ارديبهشت 1403

 
 
     
 
     
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آگهي درهموطن 
اخبار در موبايل 
آرشيو روزنامه 
تماس با ما 
توصيه روز
:: بازار کامپيوتر ::
معرفی تبلت چهار هسته‌يی شرکت ASUS‎
:: نکته آموزشی ::
چگونه گوشی اورجینال را از تقلبی تشخیص دهیم؟

اخبار داخلی حوادث زن 19 ساله مردان را به بهانه ازدواج موقت اغفال می کرد

 
 

شنبه 21 خرداد 1401

زن 19 ساله مردان را به بهانه ازدواج موقت اغفال می کرد

 
 

شوهر سابقم برایم یک سایت عقد موقت طراحی کرد و خودش طعمه ها را با نرم افزار تغییر صدا به دام می انداخت.سپس من با آن افراد تماس می گرفتم و از طرف مقابل درخواست پول می کردم.

به پیشنهاد همسر سابقم یک سایت کلاهبرداری با عنوان ازدواج موقت راه اندازی کردیم و با شگرد خاصی پول های طعمه هایمان را بالا می کشیدیم و سپس با نصف کردن مبالغ کلاهبرداری شده طعمه ها را در لیست سیاه قرار می دادیم و ...
اینها بخشی از اظهارات زن 19 ساله ای است که با تلاش شبانه روزی و ردیابی های تخصصی نیروهای اطلاعات کلانتری سپاد مشهد دستگیر شده است. این زن جوان که سنگینی دستبندهای فولادین قانون را بر دستانش احساس می کرد درباره سرگذشت خود و چگونگی کلاهبرداری از طعمه هایش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: فرزند آخر یک خانواده 7 نفره بودم که همه اعضای آن خلافکار بودند. مادرم در خانه های مردم کار می کرد و پدرم نیز با خرده فروشی مواد مخدر روزگار می گذراند در همین حال 2 برادرم نیز آلوده مواد مخدر شده بودند و به دنبال تامین هزینه های اعتیادشان بودند و برادران دیگرم نیز روزگارشان را با مصرف مشروبات الکلی سپری می کردند.

ازدواج در 14 سالگی
در این میان هر روز که از خواب بیدار می شدم با سروصدا و درگیری بین اعضای خانواده ام روبه رو می شدم تا این که روزی در مدرسه یکی از معلمانم متوجه مشکلات من شد و تلاش کرد مرا از این منجلاب نجات دهد اما آنها قصد داشتند مرا از طریق بهزیستی به یک مکان دیگر منتقل کنند به همین خاطر و از ترس جدایی از خانواده، نه تنها پیشنهاد او را نپذیرفتم بلکه این ماجرا باعث شد تا دیگر درس و مدرسه را هم رها کنم.
خلاصه 14 سالم بود که عاشق پسر دختر عمویم شدم و قصد داشتم با «عظیم» ازدواج کنم. اما پدرم که با برادرزاده اش اختلاف شدید وکینه عمیق داشت با شنیدن این موضوع بسیار آشفته شد و با این ازدواج مخالفت کرد. عظیم که پدری افغانستانی داشت و فرزند طلاق بود در 3 سالگی به همراه پدر و برادر دیگرش به افغانستان رفته بود و در یک خانواده آشفته زندگی می کرد. او در سن 17 سالگی زمانی دوباره به مشهد بازگشت که دیگر مواد مخدر و مشروبات الکلی مصرف می کرد با آن که من به خلافکاری های او واقف بودم باز هم به خاطر همان هیجانات دوران نوجوانی و هوسرانی های عاشقانه قصد داشتم به هر طریق ممکن با او ازدواج کنم در این شرایط و با پیشنهاد عظیم به شمال کشور فرار کردیم و یک ماه با یکدیگر در استان مازندران بودیم ولی بعد از گذشت این مدت برادرم ما را در حالی پیدا کرد که خطبه عقد بین ما جاری شده بود.
وقتی به مشهد بازگشتیم و من به خانه پدرم رفتم او تا سر حد مرگ مرا کتک زد. همه فامیل واسطه شدند تا اجازه دهد من و عظیم به طور رسمی با هم ازدواج کنیم ولی پدرم که از این رفتار احمقانه من به شدت عصبانی بود و از سوی دیگر هم کینه شتری از مادر عظیم داشت به هیچ وجه توصیه اطرافیان را نپذیرفت.

طلاق از شوهر
این گونه بود که من و عظیم برای بار دوم فرار کردیم و در یکی از شهرهای خراسان رضوی ساکن شدیم حالا دیگر من کار می کردم تا مخارج زندگی را تامین کنم ولی عظیم اهل کار نبود و دوست داشت اوقاتش را پای بساط مواد مخدر سپری کند بالاخره 5 سال با سختی ومشقت زیاد به زندگی مشترکمان ادامه دادم تا این که یک روز با اصرار و پیشنهاد من به مشهد بازگشتیم و با پدرم آشتی کردیم اما هنوز مدت زیادی از اقامت ما در مشهد نمی گذشت که دخالت های مادر شوهرم نیز در زندگی ما شروع شد.
او مدام زیر گوش عظیم زمزمه می کرد که مرا طلاق بدهد چرا که معتقد بود وقتی دختری با یک جوان نامحرم از خانه فرار کند باز هم دل به مرد غریبه دیگری می بندد و مسیر هوسرانی را در پیش می گیرد. این حرف ها بر افکار عظیم تاثیر گذاشت و او یک روز که بسیار مست بود به خانه آمد و مرا طلاق داد به ناچار در حالی به خانه پدرم بازگشتم که پدر و مادرم پیر و ناتوان شده بودند و برادران معتادم آنها را کتک می زدند تا هزینه های تامین مواد مخدر را بپردازند.

سایت عقد موقت
در این شرایط از آنها شکایت کردم ولی فایده ای نداشت از سوی دیگر نیز مشکلات مالی شدیدی داشتم و نمی توانستم مخارج زندگی را تامین کنم. در همین روزها بود که عظیم به سراغم آمد و زمانی که مشکلات مالی و بدبختی هایم را دید پیشنهاد داد با راه اندازی یک سایت در فضای مجازی درآمد کسب کنیم.
او برایم یک سایت (عقد موقت) طراحی کرد و خودش طعمه ها را از شبکه های اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام به دام می انداخت و با نرم افزار تغییر صدا اعتماد طعمه ها را برای واریز بیعانه جلب می کرد سپس من با آن افراد تماس می گرفتم و از طرف مقابل درخواست می کردم باید قبل از ورود به منزل باقی مانده هزینه های جاری شدن صیغه عقد موقت را واریز کند این درحالی بود که طعمه را با یک نشانی قلابی دنبال نخود سیاه می فرستادیم و او زمانی که به آن نشانی می رفت با آدرس اشتباه روبه رو می شد در همین حال نیز من بلافاصله شماره تلفن او را در فهرست سیاه قرار می دادم و به قول معروف بلاک می کردم سپس همه پول ها را با عظیم تقسیم می کردیم و من می توانستم اجاره منزل پدر و مادرم را نیز پرداخت کنم ولی با آن که آثاری از خود در فضای مجازی به جا نمی گذاشتیم نمی دانم ماموران اطلاعات کلانتری چطور مرا دستگیر کردند.
با توجه به اهمیت ماجرا و صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) بازجویی های تخصصی از این زن جوان آغاز شد.

 
 
   
 
تحليل
:: اقتصادی ::
شارژ اضافی ۱۲۰هزار تومانی «یارانه‌ها» ذخیره نمی‌شود/ نحوه بهره‌مندی از این شارژ
:: فناوری اطلاعات ::
آغاز دور جدید حراج شماره‌های رند همراه اول
:: روی خط جوانی ::
چه زمانی برای اولین بار بگوییم "دوستت دارم"
:: ورزش ::
همه چیز درباره خویچا کواراتسخلیا، مارادونای گرجستانی
:: فرهنگ و هنر ::
قلم مقدس به‌دنبال معرفی اسوه برای نسل خبرنگاران است
:: حوادث ::
مرد تهرانی زن سابق خیانتکارش را کشت و خودکشی کرد

 
     
   
     
     
    ::  تماس با ما  ::  درباره ما  ::  sitemap  ::  آگهي درهموطن  ::
کليهء حقوق متعلق است به روزنامهء هموطن سلام. ۱۳۹۳ - ۱۳۸۳
طراحی و اجرای سايت : شرکت به نگار