|
توصيه روز |
|
|
:: بازار کامپيوتر :: |
|
|
:: نکته آموزشی :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
سازماندهی همزیستی، مدلی برای حکمرانی جهانی هوش مصنوعی |
| | |
|
با گسترش سریع هوش مصنوعی (AI) بهعنوان نیروی تحولآفرین در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، حکمرانی جهانی بر این فناوری به یک چالش بیسابقه تبدیل شده است. توسعه هوش مصنوعی نهتنها فرصتهای زیادی را برای ارتقای رفاه انسانی و حل مشکلات پیچیده جهانی ایجاد کرده، بلکه تهدیدهای جدیدی را نیز به وجود آورده است که مدیریت آنها نیازمند همکاری بینالمللی و ایجاد چارچوبهای جدید است.
|
با گسترش سریع هوش مصنوعی (AI) بهعنوان نیروی تحولآفرین در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، حکمرانی جهانی بر این فناوری به یک چالش بیسابقه تبدیل شده است. توسعه هوش مصنوعی نهتنها فرصتهای زیادی را برای ارتقای رفاه انسانی و حل مشکلات پیچیده جهانی ایجاد کرده، بلکه تهدیدهای جدیدی را نیز به وجود آورده است که مدیریت آنها نیازمند همکاری بینالمللی و ایجاد چارچوبهای جدید است. در غیاب یک ساختار حکمرانی جهانی هماهنگ، کشورهای مختلف در حال رقابت برای دستیابی به برتری در حوزه هوش مصنوعی هستند که این مسئله منجر به تشدید شکافهای اقتصادی و فناوری در سطح جهانی شده است. خصوصاً در کشور ما که تحریمهای ظالمانه، حضور و استفاده ازاینقبیل فناوریهای را با مشکلات فراوان و مضاعفی روبرو کرده است. بر همین اساس بررسی چالشهای حکمرانی جهانی هوش مصنوعی و ارائه رویکردی جامع برای همزیستی و همکاری بینالمللی در استفاده از این فناوری امری ضروری است.
۱. چالشهای حکمرانی هوش مصنوعی در سطح جهانی
هوش مصنوعی با سرعتی غیرقابلپیشبینی در حال تحول است و این پیشرفت سریع، کشورهای مختلف را با چالشهای جدیدی روبهرو کرده است. این چالشها را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد:
۱.۱. رقابت اقتصادی
هوش مصنوعی بهعنوان یک دارایی استراتژیک و ابزاری برای قدرت آفرینی اقتصادی در سطح جهانی در نظر گرفته میشود. کشورهایی که سرمایهگذاری بیشتری در این زمینه دارند، میتوانند به مزیتهای رقابتی قابلتوجهی در بازارهای جهانی دست یابند. این رقابت اقتصادی موجب شده است تا کشورها نهتنها در حوزه پژوهش و توسعه (R&D) بلکه در تأمین منابع انرژی، زیرساختهای محاسباتی، و دسترسی به دادهها نیز با یکدیگر رقابت کنند. رقابت سنگین خصوصاً در لایههای کلان استفاده از تکنولوژیهای جدید و هوشمندسازی موجب گسترش شکاف بین سایر کشورهای بیبهره از این حوزه میشود.
همانطور که میدانیم هوش مصنوعی بهشدت به منابع محاسباتی و دادهها وابسته است. بهعنوانمثال، پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۶، تقاضای برق برای محاسبات هوش مصنوعی به ۷۰ تراوات ساعت برسد که با مصرف برق برخی کشورهای کوچک اروپایی برابری میکند. در چنین شرایطی، دسترسی به منابع انرژی ارزان و پایدار به یکی از عوامل کلیدی جذب سرمایهگذاری در این حوزه تبدیل میشود. تأمین منابع موردنیاز در این حوزه برخی شرکتها و غولهای بزرگ فناوری را وادار کرده نیروگاههای کوچک هستهای برای تأمین انرژی خریداری کنند.
۱.۲. تقابل ژئوپلیتیکی
هوش مصنوعی علاوه بر رقابت اقتصادی به ابزاری ژئوپلیتیکی نیز تبدیل شده است. کشورهای پیشرو نظیر ایالات متحده و چین در رقابت شدید برای رهبری جهانی در زمینه توسعه و تعیین استانداردهای هوش مصنوعی قرار دارند. این رقابت نهتنها بر سر برتری فناوری بلکه بر سر نفوذ در بازارها و تنظیم استانداردهای جهانی هوش مصنوعی نیز جریان دارد. باتوجهبه تمرکز چین بر کنترل دولتی و ایالات متحده بر نوآوری آزاد، این دو کشور بهدنبال مدلهای متفاوتی از حکمرانی هوش مصنوعی هستند که هر کدام تأثیرات ژئوپلیتیکی خاص خود را دارد.
این رقابت منجر به قطببندی جدیدی بین کشورهایی با دسترسی کمتر به منابع هوش مصنوعی ممکن است در توسعه این فناوری عقب بمانند و این مسئله شکاف فناوری و نابرابری بینالمللی را تشدید کند. کشورهای توسعهیافته توانایی سرمایهگذاری در زیرساختها و منابع لازم برای توسعه هوش مصنوعی را دارند، درحالیکه کشورهای کمتر توسعهیافته نهتنها از این فرصتها محروم هستند، بلکه حتی در معرض مخاطرات ناشی از این فناوری نیز قرار دارند و در حوزه مخاطرات و ریسک برای سایر کشورها نیز باید تدابیری اندیشیده شود.
۱.۳. مسائل اخلاقی و اجتماعی
هوش مصنوعی مسائل اخلاقی و سیاسی جدیدی را مطرح کرده است که نحوه مواجهه با آنها میتواند سرنوشت آینده جوامع انسانی را رقم بزند؛ مسائل مربوط به حریم خصوصی، عدالت، تبعیض، و سامانههای مرتبط با اتوماسیون نیروی کار تنها برخی از چالشهای مطرح در این حوزه هستند. بهعنوانمثال، استفاده گسترده از هوش مصنوعی در حوزه نظارت میتواند منجر به نقض حریم خصوصی و حقوق بشر شود. همچنین، الگوریتمهای هوش مصنوعی ممکن است در آینده تبعیضهای موجود در جامعه را بازتولید کنند و منجر به نابرابری بیشتر شوند.
۳. سازماندهی همزیستی: راهکار پیشنهادی برای حکمرانی جهانی هوش مصنوعی
باتوجهبه عدم امکان ایجاد یک مدل جهانی واحد برای هوش مصنوعی، به اعتقاد من بهجای تلاش برای همگرایی کامل باید بر «سازماندهی همزیستی» تمرکز شود؛ این رویکرد میتواند بر اساس سه اصل تنظیم شود:
۳.۱. ارزیابی مشترک پیشرفتها و ریسکهای هوش مصنوعی
چارچوبی جهانی برای سنتز و انتشار جدیدترین دانش علمی در مورد قابلیتها و خطرات هوش مصنوعی باید ایجاد شود تا منبعی معتبر برای اطلاعرسانی تصمیمگیری جهانی باشد. این چارچوب میتواند گزارشهای دورهای در مورد پیشرفتها و مخاطرات هوش مصنوعی ارائه دهد و همینطور در حوزه خطرات و فرصتها به کشورها یاری رساند.
۳.۲. دسترسی عادلانه و توزیع منافع
ایجاد سازوکارهای ویژه برای جلوگیری از تعمیق شکاف دیجیتال، بهویژه برای کشورهای با درآمد پایین و متوسط، از طریق ظرفیتسازی، انتقال فناوری و حمایت مالی ضروری است. این رویکرد میتواند از مدلهایی مانند «ائتلاف جهانی برای واکسنها و ایمنسازی» الهام گرفته و از طریق همکاریهای بینالمللی به ایجاد دسترسی برابر به فناوریهای هوش مصنوعی کمک کند.
۳.۳. کاهش ریسکها و افزایش ایمنی
ایجاد استانداردهای بینالمللی برای توسعه و بهکارگیری هوش مصنوعی و تشکیل شبکهای جهانی از مؤسسات ایمنی هوش مصنوعی برای نظارت بر رعایت استانداردها و ارزیابی ریسکها ضروری است. این شبکه میتواند با هدف جلوگیری از سوءاستفاده یا توسعه ناپایدار فناوری، همکاریهای بینالمللی را در این زمینه تقویت کند. | | | | | | |
|
|
تحليل |
|
|
:: اقتصادی :: |
|
|
:: فناوری اطلاعات :: |
|
|
:: روی خط جوانی :: |
|
|
:: ورزش :: |
|
|
:: فرهنگ و هنر :: |
|
|
:: حوادث :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|